مهنا زندگی مامان و بابامهنا زندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
مامانيماماني، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
باباييبابايي، تا این لحظه: 37 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

مهنـــــا زندگـــ ـی مــامــان و بــابــا

روزهای پاییزی

1393/9/4 2:21
نویسنده : مامان مهنا
535 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دخترنازم عزیز مامان چی بگم که خیلی خسته ام حتما میپرسی چرا معلومه دیگه ازدست شیطونی های شما  وروجک خطانه عزیزم شوخی کردم تونفس منی مامانی هرصبح  به صورت ماهت که نگاه میکنم شادمیشم و خداروشکرمیکنم که دخترنازی مثل تو به ما داده الان ساعت تقریبا 2شبه شمارو خوابوندم تا بتونم بیام عکسای این ماهت رو بزارم امروز4آذرآخرین ماهه پاییزه ولی انگارپاییزدوست نداره خودش رو تو شهرما نشون بده چون هنوزنه هواسردشده نه برگهای درختازردغمگینفقط یه چندباری بارون اومده امشبم هوابارونییه و الان شما دقیقا5ماهو 22روزسن داری دخترگلم تو این ماه تقریبا با کمک میشینی و کل خونه رو سینه خیزمیچرخی والبته به وسایل ممنوعه دست میزنی و رو دستات بلندمیشی ولی هنوز بلدنیستی 4دست و پابری هنوزخبری ازدندون نیست ولی خیلی بی قراری میکنی و همه چیزو با حرص تو دهنت میکنی همیشه یا من یا بابایی بایدپیشت باشیم چون همش دوس داری بازی کنی اونم نه با اسباب بازیات بلکه با کنترل تلویزیونو کولر و موبایل و این جورچیزا باباتا ازسرکارمیاد بهش میخندی و شروع میکنی به دست و پازدن و خودت رو حسابی لوس میکنی تا اخرشب تو بغل بابایی هستی .این روزا قبل ازخواب بی قراری و گریه میکنی تو طول شبم چندبارپامیشی و شیرمیخوری اخه همچنان فقط تو خواب شیرمیخوری و این خیلی بده چون به همین دلیل من اصلا خواب ندارم ولی عیب نداره فدای سرت بوس

صبح که بیدارمیشی بعدازشیرخودم بهت حریره بادوم میدم که نصفش رو میخوری(به زور آب آخه آب خیلی دوس داری)نصف دیگشم یکی دو ساعت بعد میخوری بعد ازیه چرت کوچولو نهاریاسوپ یا پوره سیب زمینی میخوری تا شبم اگه بخوابی بازم شیرخودم رو میخوری اگرم بریم بیرون که برات شیرخشک میبرم فرنیت رو هم باشیرخشک درست میکنم آخه فکرکنم شما به شیرپاستوریزه حساسیت داری وقتم نمیکنم شیرخودم رو بدوشم شبم بازسوپ میخوری و قبل ازخوابم بهت شیرمیدم و میخوابی البته این غداهایی که گفتم فقط دوسه قاشق اول رو بامیل میخوری  عیب نداره نوش جونت عزیزم

عاشق تختتی و توش کلی با عروسکات سرگرم میشی و هروقت میخوایم خنده و شادیت روببینیم میزاریمت تو تختت . حموم رو دوس داری و میتونی تو وانت بشینی و بازی کنی ووقتی میاریمت بیرون شاکی میشی و گریه میکنی

شیطنت هاتم که زیاده که همه رو با عکس توضیح میدم بریم سراغ عکسا:

مهنا خانوم درحال ماشین سواری

اینجا ساعت 1شبه که بردیمت حموم و یه کم بداخلاقی

درحال بازی و دالی کردن بابابایی

اینجاهم که تیپ زدی بری گردش

خونه بابا بزرگ درحال نواختن گیتار

 

همیشه سعی میکنیم وقتی شماخوابی شام بخوریم اخه دوس داری به سفره حمله کنی و بهم بریزی که یه شب این اجازه رو بهت دادیم و نتیجه اش این شد

واماچندنمونه ازشیطنت های دیگه شما:

وقتی چیزی میخوری کل لباسات کثیف میشن ازبس تکون میخوری و کلا باید حمومت کنم تا تمیزبشی دخترم ماشالله خیلی با انرزی و پرتحرکی 

اینجاهم که مثل یه فرشته کوچولو خوابیدی و انگارنه انگارکه این همه شیطنت کردی

دخترنازم دوستت دارم ...

                                  

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (11)

مامان صدیقه
4 آذر 93 7:21
ماشاله به شیطنت های مهنا کوچولو.عزیزم.من به ماهان فقط فرنی میدم.
مامان مهنا
پاسخ
ممنون خاله جون سعی کن کم کم سوپم شروع کنی تا باطعمش اشنابشه
مامان دینا
4 آذر 93 8:38
مهنا جون حسابی بزرگ شیطون شدیا مامانی هنوز از شیطونیای اینده ات خبر نداره
مامانى عسل
4 آذر 93 9:20
قربونت بشم وروجک کوچولوى ناقلا.ماشالله چه شىطنت هاىى مى کنى.خدا حفظت کنه
مامان مهنا
پاسخ
ممنون خاله جون عسلی روببوس
مهزاد مامان عرفان
4 آذر 93 10:35
عزيزم سلام. ديگه دخمل ما داره 6 ماهه ميشه ها. منم از 10 روز جلوتر شروع كردم بهش غذا دادن رو. البته توي روروئك مينشونم سر سفره و باهامون غذا ميخوره چون هرچي به دهانم ببرم اقا حتما بايد بخوره يه چيزي. لذا با خودمون مي خوره. اونم چي؟ امون نميده من غذا بخورم. واي كه قاشقش دير بشه و من خودم يه قاشق غذا بخورم. قيامت مي كنه. نمي دونم با اين پسر شيكمو چيكار بايد بكنم. بايد يه زن شيكمو براش بگيرم والا ............
مامان مهنا
پاسخ
سلام ای جونم خوشم میادبچه بااشتهاییه نوش جونش
مامان علی
4 آذر 93 16:22
سلام. .خدا رو شکر که داره سینه خیز میره و میشینه...پسر من خیلی تنبله....اصلا .....هزار ماشاالله به مهنا جون.قربونش بشم. خدا حفظش کنه
مامان مهنا
پاسخ
سلام عزیزم مرسی نگران نباش بچه هاباهم فرق میکنن
♥ مامان مهیلا♥
4 آذر 93 18:16
سلام ماشالله به دختر زرنگ راستی مامان مهنا شاید مهنا هم ریفلاکس داره به دکترش بگین چون مهیلا هم اونجوری بود راستی غذاشم زیاد آبکی نکن بالا میاره میبوسمش
مامان مهنا
پاسخ
سلام ممنون مهنابالانمیاره کلا کم اشتهاست
ترنم
5 آذر 93 10:46
ماشاله چه خوردنی شده ماشاله به این همه شیطنت خدا قوت بده مهنا خانم چقدرم ناز خوابیده
آیداکوچولو
5 آذر 93 12:09
سلام مهنا جون شما علاوه بر اینکه دختر زیبائی هستی خیلی هم از قرار زبل هستی آفرین فقط شیر مامانی رو خوب بخور تا از همه ی بیماری ها به دور باشی ومامانی هم اذیت نشه راستی عکس با گیتارت واولین عکس این پستت خیلی قشنگن مواظب خودت باش
مامان مهنا
پاسخ
سلام خاله جون مرسی آیداکوچولوروببوس
مامان حبه قند
7 آذر 93 2:06
آفرین به مهنا خانم که نشستن هم شروع کرده دختر خوب و نازنین ما.میبوسمت خاله جون.
مامان مهنا
پاسخ
سلام خاله جون بله دیگه دخترم واسه همه کارعجله داره
ندا مامانی باربد
9 آذر 93 0:38
وااااااای چقدر ناز شده این مهنای گل ما تو این عکسا عزیزم ماشالا چقدر شیطونی تو خاله ولی بازم به شیطونیات ادامه بده درسته مامان خسته میشه ولی کلی لذت میبره، من میدونم چقدر منم دوس دارم باربد زودتر به این سن مهنا برسه و کلی شیطنت کنه و کلی خرابکاری بعدم الکی سرش داد بکشم اونم با چشمای شیطونش یه نیگا بهم بکنه و بخنده منم هزاربار قربونش برم آخ که شما بچه ها چقدر شیرینید زنده باشید مامانی شما هم خسته نباشی
مامان مهنا
پاسخ
سلام عزیزم اره واقعالذت بخشه همیسه بایدخونه مواظبش باشی و بدویی دنبالش به زودی شیطونیای باربدکوچولوهم شروع میشه خودتونو آماده کنین