چهارماهگیت مبارک
چهارماهگیت مبارک عشق مامان
دخترنازم امروزماهت تموم شد و واردماه پنج از زندگیت شدی .
هستی من روز12مهرماه که چهارماهت کاملشدنوبت واکسن داشتی و صبح زودبعدازخوردن قطره استامینوفت منوشما باهم راهی مرکزبهداشت شدیم که تارسیدیم بیدارشدی و بادیدن نی نی های دیگه هیجان زده شدی و شروع کردی به جیغ زدن و اوازخوندن.بعدشم که رفتیم برای مراقبت قدووزن که خداروشکربااین همه شیرنخوردنت و مریض شدنت بازم وزنت رو نموداربود و بعداز یک ساعت که تو بغلم خواب بودی واکسنت رو زدن و یه کم گریه کردی و دوباره خوابت برد به خاطر خوردن قطره بی حال بودی و خداروشکرتبم نکردی و پاهاتم راحت تکون میدی آخه تا میزارمت زمین امون نمیدی و روبه شکم میچرخی و همه تلاشت رومیکنی که حرکت کنی و همه میگن دختر باهوش و زرنگی هستی و یک جا بند نمیشی ولی هم چنان یه جا که میرییم زودی خسته میشی و شروع میکنی به گریه کردن و هیج جا آرامش خونه خودمون رو نداری نمیدونم چکارکنم یه بارمیگم زیادببرمت بیرون تا عادت کنی ووقتی گریه میکنی و اعصابم خورد میشه ازتصمیمم منصرف میشم.
این عکس بعد از واکسنته که بی حالی و تا سه ساعت خوابیدی
اولش اینطوری
بعدش تلاش برای برگشن
ودراخر یه خواب ناز چپلکی
ای جونم عزیزم وقتی این مدلی میخوابی دلم میخواد بوسه بارونت کنم ولی خوب بیدارمیشی نمیشه
دوستت دارم ریزه میزه ی مامان