مهنا زندگی مامان و بابامهنا زندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
مامانيماماني، تا این لحظه: 34 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره
باباييبابايي، تا این لحظه: 37 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

مهنـــــا زندگـــ ـی مــامــان و بــابــا

عيدفطر مبارك

1393/5/7 16:50
نویسنده : مامان مهنا
332 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فرشته كوچولوم

سلام دوستاي خوبمون سلام ني ني هاي خوشگل عيدتون مبارك

          

 

 

عزيزم امروزعيدفطر هست  تو اهواز اين عيد رو خيلي خاص تر برگزار ميكنندمثل عيد نوروزميرن خريد لباس نو و شيريني و شكلات ميخرن و به خونه همديگه ميرن به همين خاطر اين چندروزخيلي خيابونها و پارك ها شلوغ هستن و ما ديشب با عمو محمداينا شام رفتيم بيرون شما هم دختر خوبي بودي و اولش يه كم تو ماشين خوابيدي وبعد ازشام بيدار شدي بعدش رفتيم خونه عمو بهزاد كه اونجا هم يه كم خوابت برد و زود بيدار شدي و يه جورايي بد خواب شدي از اون جايي كه ما خانوما عاشق خريد كردن هستيم مخصوصا دست فروش با زن عمو هات تصميم گرفتيم بريم خريد خيلي شلوغ بود و شما بغل بابايي خوابت برد و هوا هم بي نهايت گرم بود تا اينكه به وسطاي بازار نرسيده جيغت رفت هوا و هيج جوري اروم نشدي يه كم شير تو شيشه برات اورده بودم ولي نخوردي و آنچنان با صداي بلند گريه كردي كه هممون هول شديم برگشتيم خونه و تو با صداي بلند گريه ميكردي و يه جورايي اولين بارت بودچون تا حالا اصلا گريه نكردي فقط در حد نق زدن بودنميدونم گرمت شده بود يا از فضاي شلوغ خوشت نيومد اخه من زياد بيرون نميبرمت و فقط به خونه خودمون و زير كولر بودن عادت داري به هر حال اون روي خوذتو نشون دادي و  همه فهميدن اونجوري هم كه نشون ميدي اروم نيستي تو خونه شير خوردي و تا ساعت 12 ظهر خوابيدي قربون دختر خوش خوابم برم من..

دختر نازم اين روزا منو ميشناسي با چشماي خوشگلت نگاهم ميكني و وقتي گرسنه ميشي خودت رو لوس ميكني دست و پاهات رو تندتند تكون ميدي الانم شير خوردي و رو پاهام خوابت برد

اينم عكس خوشگلت خونه عمو بهزاد

شما و سارينا نازي

پسندها (1)

نظرات (3)

حبه قند
11 مرداد 93 23:55
وای گل دخترمون رو نگاه کنین عیدش مبارک . وای گل سرشو/
ترنم
12 مرداد 93 11:45
با تاخیر عیدتون مبارک
مامان آنیسا
12 مرداد 93 14:53
وای بخورم این دو تا وروجک خوشکلو عید گذشتتتون مبارک خوشکلای خاله