سه ماهگیت مبارک
سلام خوشگل مامان
سه ماهگیت مبارک ناز گلم
این پست رو دوروز زودتر نوشتم اخه میخوایم بریم مسافرت و نیستم که برات بنویسم
عزیز دلم تو این ماه کلی پیشرفت کردی ماشالله بزرگ شدی ولی هم چنان بد شیر میخوری و من از این موضوع ناراحتم و همیشه در حال جدال با هم هستیم تا شاید شیر بخوری .
دختر نارم تقریبا دیگه گردن گرفتی و سرت رو بالا نگه میداری و وقتی رو زمین میخوابی میچرخی و سعی میکنی بیای روبه شکم ولی یه دستت زیرت میمونه و گریه میکنی و همش دوست داری بلند شی و سرت رو بالا میاری دوست داری تو بغل باشی و همه چی رو نگاه کنی و همیشه سر شون من و بابایی رو میخوری ما لباسمون کثیف میشه . آب دهنتم همیشه آویزونه و برات پیشبند میبندم .خوب به اطرافت دقت میکنی و کنجکاو هستی همش در حال بازی با دستات هستی و تو دهنت میکنی آویز تختت رو خیلی دوست داری و براش ذوق میکنی . گریه هات هم چنان ادامه داره وموقع خوابت گریه میکنی.و منم همیشه سعی میکنم قبل از گریه زودی بخوابونمت. هر روز یه کا جدید میکنی و ما ذوق میکنیم جیغ میزنی با صدای بلند میخندی و دیروز برای اولین بار تو حموم گریه کردی .دخملم خیلی ریزه میزه هستی و هم چنان بعضی لباسات برات بزرگن و بابایی میگه کاش دخترمون همین قدی بمونه چون خیلی نازه.
عزیزکم فردا میخوایم بریم مسافرت و قراره بریم ملایر و از اونجا با دایی ها و مامان عزیز اینا اگه خدا بخواد بریم مشهد و واسه تولد امام رضا اونجا هستیم تو هم قول بده دختر خوبی باشی تا به هممون خوش بگذره.
اینجا رو به شکم خوابیدی و سعی میکنی سرت رو بالا نگه داری
دیروز با سارینا و مامانش رفتیم بهداشت اخه سارینا واکسن 4ماهگی داشت وزنت 600 گرم اضافه شده بود و من خیلی ناراحت شدم و به مسئول بهداشت گفتم که کم شیر میخوری و ایشون هم گفتن 600 گرم توی یک ماه خوبه و الکی خودمو ناراحت نکنم ولی به نظر من کمه و عزیزم سعی کن شیر بخوری .
اینم چند تا از عکسای این ماهت
دخملی در حال خوردن دستاش.... خوشمزه ست مامانی؟؟؟
دخملی تو تختش در حال نگاه کردن به اویز تختش و البته خوردن دستای خوشمزش
عروسکم وعروسکاش
دخملی در حال خندیدنه ولی تا دوربین رو میبینه خیره میشه و دیگه نمیخنده واسه همین از خندیدنش زیاد عکس نداریم .عزیزم از این ماه سایز پوشکت شد شماره 3 که پاهای خوشگلت اذیت نشن.
اینم جند تا دیگه از عکسای دخملم