عكساي 11ماهگي
سلام جيگرمامان اين روزا اصلا وقت نميكنم وبلاگت رو بنويسم و عكسات روبزارم ازبس سرم باشماوروجك خانوم گرمه يه سري ازعكساي 11ماهگيت رو انتخاب كردم و تواين پست برات ميزارم
يادگرفتي ازهربلندي بالا ميري و ازميز و مبل گرفته تا تخت و پله اينم مراحل بالا رفتنت
هيس دخترم خوابه
اينجاهم كه تو تابت بودي داشتم بهت غذاميدادم ديدم خوابت برده
هروقت دستمال ميارم تا گردگيري كنم فوري ازم ميگيري و خودت انجام ميدي
عاشق گرفتن فرموني يعني ازدستت جرات نميكنم يشينم تو ماشين چون همش ميخواي بري بغل بابايي و فرمونو بگيري كلا تو ماشين خيلي اذيت ميكني وروجك
كنترل تلويزيون رو برداشتي و داري الو ميكني و به زبون خودت غر غر ميكني
اينجاهم كه رفتي بالاي ميزو گيركردي و نميتوني بياي پايين البته بعدا با تمرين يادگرفتي
شبابعدازهردفعه شيرخوردن روتو برميگردوني و اين مدلي ميخوابي
اينم چندتا عكس يهويي
دوستت دارم شيريني زندگيم