مهنا زندگی مامان و بابامهنا زندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
مامانيماماني، تا این لحظه: 34 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
باباييبابايي، تا این لحظه: 37 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

مهنـــــا زندگـــ ـی مــامــان و بــابــا

چهارده ماهگیت مبارک

1394/5/27 0:20
نویسنده : مامان مهنا
1,377 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترنازم 14ماهگیت مبارک عسلم 

مهنای عزیزم بعدازکلی تاخییر اومدم تاازکاراو شیرین زبونیات بگم و کلی عکس وخبرو...

ازکاراوشیطونیات که هرچی بگم کمه دیگه بیرون ریختن کمد و کشوهابرات یه سرگرمیه و خداروشکردخترحرف گوش کنی هستی و هرچی بهت بگم انجام میدی و جای وسایل خونه رو میدونی و مستقیم میری سراغشون به کیف پول بابا خیلی علاقه داری و تاببینیش کل محتویاتش روخالی میکنی و خیلی باحوصله دوباره همه رو سرجاشون میچینی .عاشق بیرون رفتنی و متاسفانه به خاطرگرمی هوازیاد بیرون نمیبریمت ولی بازم گاهی باماشین و کولرروشن میریم یه دوری میزنیم .توخونه بیشتروقتا خودت بازی میکنی و زیاد بهونه گیرنیستی وولی اگه ببینی من نشستم و بیکارم سریع میای لباسم رومیکشی و می می میخوای .فعلا ازدندون جدیدم خبری نیست و 12دندون داری . تا یه بلندی توخونه میبینی اونجا میشینی مثل پله اشپزخونه و در دستشویی یالبه مبل.موهات خیلی بلند شدن ولی قصد کوتاه کردنشون روندارم و میخوام موهات رو بلند کنم و عاشق رنگ خرمایی و بور موهاتم  عزیز دلم .هرجاکفش یادمپایی ببینی سریع پاتو توش میکنی و عاشق ای کاری کلا به جوراب و کفش پوشیدن علاقه داری عروسکات رو خیلی دوست داری و بغلشون میکنی و گاهی روپات میزاری و وقتی هم که بغلم میای بهت میگم مهنابغلم کن دستت رو دورگردنم میندازی و سرت رو میزاری روی شونم و اون لحظه قشنگترین لحظه دنیاست...این ماه بازم یکم بدغذاشدی و سوپ و فرنیت رونمیخوری و فقط سیب زمینی سرخ شده دوست داری و منم مجبوری برات درست میکنم دوست ندارم گرسنه بمونی مخصوصا طول شب اگه غذانخورده باشی چندبار واسه شیر بیدارمیشی .چندتاازعكساي اين ماهت

تاب قبليت ديگه كوچيك شده بود و اين تاب و برات خريديم كه عاشقشي و وقتي سوارميشي خودت اهنگ تاب تاب عباسي رو زمزمه ميكني 

موهاي خوشگلتم كه بلند شدن و برات اين مدلي ميبندم

روز7مردادبابایی یه هفته مرخصی گرفت که بریم مسافرت و ماهم شروع کردیم به جمع کردن وسایل و ازمن جمع کردن و ازشما پخش وپلا کردن خلاصه تصمیم گرفتیم بریم کرمانشاه خونه دایی ناصر و اونجا بمونیم شب راه افتادیم و شما طی مسیر بیشتربیداربودی و خداروشکرزیاد اذیت نشدیم و دوروز اونجا موندیم و حسابی بهت خوش گذشت و بااینکه دیربه دیر میبینیشون اصلا غریبی نکردی و سحرخیز شده بودی و ازصبح تاشب فقط بازی میکردی و خوش میگذروندی .اونجاهم هوانسبتا گرم بود و زياد بيرون نرفتيم و يه نهاررفتيم غارقوري قلعه نزديكي كرمانشاه .بعدش رفتیم ملایر خونه مامان عزیز و اونجاهم که بازدوروبرت شلوغ بود و حسابی کیف کردی هرروز بیرون و گشت و گزار و هواهم که عالی بود .15مردادم که تولد من بود و بادایی اینارفتیم بیرون و به جای کیک تولد بستنی خوردیم و خوش گذشت .شبشم عروسی پسردایی من بود و رفتیم عروسی که توتالار اولش یه کم غر زدی و بعدش رقصیدی و راه رفتی .دخترنازم الان دقیقا 14ماه و 15 روز سن داری و ودیروز تولد حضرت معصومه و روزدختربود روزت مبارک دخترنازم دخترداشتن خیلی لذت بخشه و خدارو شکرمیکنم که منو لایق این نعمت دونست ... اینم خلاصه ایی ازخاطرات این ماهت و دیگه بریم سراغ عکسا 

عكسات تو كرمانشاه

 

خداوندنازخود رادردخترتجلي كرد... دوستت دارم اي ناز ترين ناز خدا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (5)

نظرات (11)

آیداکوچولو
27 مرداد 94 12:24
سلام مهنا گلی ۱۴ ماهگیت مبارک باشه روزت هم دوباره مبارک خوب چیه مگه هر روز روز ما دخترهاست وهمیشه به سفر وگردش ومهمونی آفرین که اینقدر نجیبی وبه حرفای مامانیت گوش می کنی واذیتش نمی کنی موهات از همون بدو تولدت قشنگ بودن الان که دیگه نگو خوبه که می خوای بلندشون کنی ودم اسبی ببندیشون امیدوارم هوا هر چه زودتر خنک شه تا حسابی بری گردش وخاله جون تولدتون مبارک باشه
مامان دلسا
27 مرداد 94 14:56
عزیزمه الهی بگردم که خودش با اسباب بازیاش بازی میکنه و خداروشکر که تو سفر اذیتت نکرده
مامان جون
27 مرداد 94 16:44
عزیزم موهای خرگوشی چقد بهت میاد عزیزم...[
مامان شهناز
27 مرداد 94 18:41
سلام مهنا جون خوشگل و نازم. چهارده ماهگیت مبارک عزیز دلم ان شالا همیشه به سفر و تفریح و دور همی بگزره
مامان گیلدا
15 شهریور 94 23:17
مهنا جونم 14 ماهگیت مبارک همیشه شاد باشی
مامان آنیسا
19 شهریور 94 10:01
14 ماهگیت مبارک عزیزم چقدر خانوم که وقتی بازی میکنه بعد خودش وسایلاشو جمع میکنه قدرشوو بدون مامانی آخه خوشکل خانوم ما فقط عادت داره ریخت و پاش کنه از جمع کردن خبری نیست
مهرانا
27 شهریور 94 15:13
14ماهگیت مبارک مهنا جون ایشالله همیشه زنده باشی گلم.خوشحال می شم به وبم سر بزنی .
آیداکوچولو
8 مهر 94 13:20
سلام مهنا گلی وخاله جون خیلی وقته ازتون خبری نیست امیدوارم هر جا هستید شاد وسلامت وخوش باشید
مامان حبه قند
14 مهر 94 11:18
مهنای عزیزم ماشاله بزرگ شدی و شیطونیات هم بزرگ شدن هزار ماشاله حسابی کارهای جدید می کنی و خدا تورو حفظ کنه.
مینا بانو
18 مهر 94 12:32
سلام مهربون پست قشنگتو خوندم...ایشالله یه عمر سایتون بالا سر مهناجون باشه اسم ناناز خانم همینه دیگه درسته؟؟؟ خوشکلیشم که به مامانش رفته به خاطر خوش سلیقیگتون میخواستم اگه افتخار بدید عضوی از خونه ی بزرگ بانوان طلایی بشید.....اینجا خونه ی سبز خودتونه و زمینه های که خودتون دوست داشته باشید مطلب میزاریم..... که مهمترین نکتش اینه این یک سایت دسته جمعی هستش و همه میتونن از تجربیات همدیگه استفاده کنن با عضو شدن میتونید هم تو سایت و هم در تالار گفتمان مطلب بزارید واز مطالب دیگران استفاده کنید خونه ی خودتونو هم اگه لینک کنید ما حتما لینکتون میکنیم فدات شم
مینا بانو
18 مهر 94 18:27
نیومدید که ؟؟؟؟؟ من منتظرممم